ایرج کریمی (۱۳۹۴ - ۱۳۳۲)، دوست و همکار نازنینمان؛ بهترین سینمایینویس و منتقد فیلم، پر کشید و رفت. زود رفت، و ما - نویسندگان و خوانندگان مجله - در حسرت خواندن نوشتههایی دیگر از او بس متأثر و اندوهگینیم. او یک تئوریسین سینما و اعتبار نقد و تحلیل فیلم بود. با نوشتههایش، بهویژه مباحث تئوریکش، تأثیر بسیاری بر نویسندگان نسل بعد از خودش گذاشت. اثری از خودنمایی و فضلفروشی در نوشتههای ژرف و اندیشمندانه و در عین حال ساده و روانش نبود. او در نقدهایش، نه از یک فیلم که از یک جهان سخن میگفت؛ کشف میکرد و چیزی به اثر میافزود و زاویهای جدید به نگاهمان میداد. چنان سخن میگفت، که مینوشت. در کلامش البته، طنز کافکاییاش غلظت بیشتری داشت. دشمن بطالت و عاشق زندگی بود. دو ماه آخر که در بیمارستان بستری و در قرنطینه بود، فیلمنامهی فیلم بعدیاش را مینوشت؛ سرشار از امید و شور زندگی.