جستجو در وب‌سایت:


پیوندها:



 چاپ یازدهم کتاب
 "تاریخ سینمای ایران
"
 با ویراست جدید
 و افزوده‌های تازه منتشر شد

 در کتابفروشی‌های
 تهران و شهرستان

 ناشر: نشر نظر

 



 صد و پنج سال اعلان
 و پوستر فيلم در ايران



صد سال اعلان و پوستر فیلم
در ایران

و
بازتاب هایش

 


 لینک تعدادی از مطالب



درباره‌ی محمد قائد
نیم‌پرتره‌ی مردی که
از «آیندگان» هم گذر کرد


بررسی طراحی گرافیک
و مضمون در عنوان‌بندی
فیلم‌های عباس کیارستمی :
پنجره‌ای رو به
جهان شعر



گفت‌وگو با اصغر فرهادی؛
درباره‌ی «فروشنده» و
فکرها و فیلم‌هایش :
... این دوزخ نهفته

گفت‌و‌گو با پرویز پرستویی؛
درباره‌ی بادیگارد و کارنامه‌اش

زندگی با چشمان بسته

گفت‌و‌گو با محمدعلی نجفی
درباره‌ی سریال سربداران
سی‌و‌یک سال بعد از
اولین پخش آن از تلویزیون

گفت‌وگو با مسعود مهرابی
درباره‌ی نقش‌های چندگانه‌ای که

در تاریخ ماهنامه‌ی «فیلم» ایفا کرد
و آن‌هایی که دیگر ایفا نکرد

گفت‌وگو با رخشان بنی‌اعتماد
درباره‌ی قصه‌ها و...:

نمایش هیچ فیلمی خطر ندارد


 
گفت‌و‌گو با بهرام توکلی کارگردان
من دیگو مارادونا هست:

فضای نقدمان مانند فضای
فیلم‌سازی‌مان شوخی‌ست

گفت‌و‌گو با پیمان قاسم‌خانی،
فیلم‌نامه‌نویس سینمای کمدی:
الماس و کرباس

گفت‌و‌گو با اصغر فرهادی
رو خط «گذشته»:

سينما برايم پلكان نيست

گزارش شصتمین دوره‌ی
جشنواره‌ی جهانی سن سباستین:
شصت‌سال كه چيزی نيست...

متن كامل گفت‌و‌گو
با ماهنامه‌ی «مهرنامه»،

به مناسبت
سی‌سالگی ماهنامه فیلم
:
ريشه‌ها

گفت‌و‌گوی ابراهيم حقيقی
با آيدين آغداشلو
درباره‌ی كتاب «صد سال اعلان
و پوستر فيلم در ايران»

گفت‌و‌گو با اصغر فرهادی
نويسنده
و كارگردان
جدایی نادر از سيمين
حقيقت تلخ، مصلحت شيرین
و رستگاری دريغ شده

قسمت اول | قسمت دوم  
قسمت سوم

بررسی كتاب
«پشت دیوار رؤیا»

بيداری رؤياها

كيومرث پوراحمد:
عبور از ديوار رؤياها،
همراه جادوگر قصه‌ها


تكنولوژی ديجيتال
و رفقای ساختار شكن‌اش
سينماي مستند ايران:
پيش‌درآمد


اسناد بی‌بديل
سينمای مستند ايران:
قسمت اول (۱۲۷۹ - ۱۳۲۰)


خانه سیاه است
سینمای مستند ایران:
قسمت دوم (۱۳۵۷ - ۱۳۲۰)


درباره‌ی آیدین آغداشلو:
پل‌ساز دوران ما


سایت ماهنامه فیلم، ملاحظات
و دغدغه‌های دنيای مجازی


گزارش پنجاه‌و‌ششمين دوره‌ي
جشنواره‌ي سن سباستين
(اسپانيا، ۲۰۰۸)
... به‌خاطر گدار عزيز

گفت‌و‌گو با آيدين آغداشلو
درباره‌ی مفهوم و مصداق‌های
سينمای ملی

جای خالی خاطره‌ی بلافاصله

گفت‌و‌گو با مانی حقيقی
به‌مناسبت نمايش كنعان

پرسه در كوچه‌های كنعان

گفت‌و‌گو با محمدعلی طالبی
از شهر موش‌ها تا دیوار

شور و حال گمشده

سين مجله‌ی فيلم،
سينمايی است، نه سياسی


گفت‌و‌گو با رضا میرکریمی
به‌مناسبت نمایش به‌همین سادگی

خيلی ساده، خيلی دشوار

گفت‌و‌گو با بهرام توکلی
به‌مناسبت
 نمایش
پا برهنه در بهشت

پا برهنه در برزخ
 

گمشدگان

گزارش چهل‌ودومین دوره‌ی
جشنواره‌ی کارلووی واری
(جمهوري چك، ۲۰۰۷)

پرسه در قصه‌ها

پرویز فنی‌زاده،
آقای حكمتی و رگبار

نمايشی از اراده‌ی سيزيف

گزارش چهل‌وهفتمین دوره‌ی
جشنواره‌ی تسالونیكی
(یونان) - ۲۰۰۶

پشت ديوار رؤيا

گفت‌وگو با رخشان بنی‌اعتماد 
درباره‌ی
خون بازی

مرثيه برای يك رؤيا

خون‌بازی: شهر گم‌شده

گفت‌وگو با رسول ملاقلی‌پور 
کارگردان
میم مثل مادر

ميم مثل ملاقلی‌پور

گفت‌وگو با ابراهیم حاتمی‌کیا 
درباره‌ی
به‌نام پدر
:

به‌نام آينده

برای ثبت در تاریخ سینمای ایران

یاد و دیدار

گفت‌و گو با جعفر پناهی
گزارش به تاريخ

گفت‌وگو با مرتضی ممیز
خوب شيرين

گزارش/ سفرنامه‌ی
پنجاه‌ و دومین دوره‌ی
جشنواره‌ی سن‌سباستین


گفت‌وگو با بهمن قبادی
 قسمت اول
/ قسمت دوم
 قسمت آخر

گفت‌وگو با عزیزالله حمیدنژاد
 قسمت اول
قسمت دوم
 قسمت سوم

گفت‌و گو با حسین علیزاده
 قسمت اول
قسمت دوم
 قسمت سوم

گفت‌وگو با گلاب آدینه
مهمان مامان را رايگان
بازی كردم


نقطه‌چین، مهران مدیری،
 طنز، تبلیغات و غیره


کدام سینمای کودکان و نوجوانان

جیم جارموش‌ وام‌دار شهید ثالث!

تاریخچه‌ی پیدایش
 کاریکاتور روزنامه‌ای


سینماهای تهران، چهل سال پیش

فیلم‌ شناسی کامل
 سهراب شهید ثالث


ارامنه و سینمای ایران

بی‌حضور صراحی و جام

گفت‌وگو با حمید نعمت‌الله:
مگر روزنه‌ی امیدی هست؟

«شاغلام» نجیب روزگار ما

اولین مجله سینمایی افغانستان

نگاهی به چند فیلم مطرح جهان

گزارش سی‌وهشتمین دوره‌ی
 جشنواره کارلووی واری


نگاهی به فیلم پنج عصر
ساخته‌ی سمیرا مخملباف

چیزهایی از «واقعیت» و «رویا»
برای بیست سالگی ماهنامه‌ی فیلم


بایگانی:
شهريور ۱۳۹۷

۰۱ مرداد ۱۳۸۴

شماره‌ی 335 ماهنامه فیلم (مرداد 1384)

 فهرست مطالب این شماره
گزارش ویژه: آغاز راهی دشوار و تعیین‌کننده: پیامدهای پیوستن ایران به سازمان جهانی تجارت(WTO)
رویدادها: فیلم‌های تازه: ماه شب چهارده - سرخی سیب کال (محمدعلی طالبی)/حافظ (ابوالفضل جلیلی)/ آرامش در میان مردگان (مهرداد فرید)/ قتل آن‌لاین (مسعود آب‌پرور)/ گزارش مریم (اسماعیل براری)/ قلقلک (مسعود نوابی)/ عصر جمعه‌ی پاییز (مونا زندی‌حقیقی)/ منوچهر طیاب ساخت مستند «دریای پارس» را موقتاً متوقف کرد/ تعزیه به روایت محمد تهامی‌نژاد/ منشور اخلاقی برای سینمای ایران/  پنج راه برای فیلم‌اولی‌ها/ شکایت سازمان میراث فرهنگی از ابراهیم حاتمی‌کیا/ دستگیری و آزادی دو مستندساز ایرانی در عراق/ فیلم‌هایی از سینماگران ارمنی/ درگذشت فریدون ناصری و کاظم شهبازی/ نکته‌ها/ و...
هر تکه از پازل تخت جمشید را در گوشه‌ای پیدا کردیم: گفت‌وگو با فرزین رضاییان سازند‌ه‌ی شکوه تخت جمشید
سلام سینما: شهرداری تهران و ساخت شش مجتمع سینمایی در تهران
چندتا پوستر هفت‌هزارتومانی می‌خواهید؟: نگاهی به تجربه‌ی فعالیت گروه سینمایی «آسمان باز»
صدای آشنا: اعتصاب گویندگان و معضل ماده‌‌ی جیم از بند 7
در تلویزیون: تحولات اخیر در سیما/ نگاهی به برنامه‌ی شبکة سه‌ونیم
جدی‌تر، تأثیرگذارتر، آشکارتر: فیلم‌های تبلیغاتی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری
قاعده‌ی بازی: یادداشت‌هایی درباره‌ی رؤیا
مباحث تئوریک: روزمرگی در فیلم‌ها، با نگاه به فیلم فیل (گاس ون‌سنت)

سینمای جهان
ــ نمای دور: همکاری مشترک سینماگران یوگسلاوی/ گپی با استیون اسپیلبرگ/ خبرهای کوتاه
ــ فیلم‌های روز: مرد سیندرلایی/ آلترا/ وحشت در امیتی‌ویل/ سینه‌واردافتو
ــ نمای متوسط: شما بفرمایید/ رؤیای چک/ گیرودار کونگ‌فو/ عروسک‌های روسی/ بهترین جوانی
ــ درگذشتگان: عمر کاوور
سفر به کهکشان: گفت‌وگویی با میرولیاب وکوویچ، مدیر جشنواره‌ی بلگراد
هالیوود جدید علیه هالیوود قدیم: نگاهی به خاستگاه اسکار و سیر آن از آغاز تا امروز
نمای درشت: دوگانه‌ی ریچارد لینکلیتر: مجموعه مطالبی درباره‌ی پیش از غروب و پیش از طلوع
بازاری به وسعت تاریخ: گزارشی از نهمین جشنواره‌ی صوفیه

نقد فیلم: رستگاری در هشت و بیست دقیقه (سیروس الوند)/ نقدی بر دانه‌های ریز برف و گفت‌وگویی با علیرضا امینی کارگردان این فیلم و کنار رودخانه/ نقد فیلم کوتاه/ گزارش اکران/ نگاهی به شارلاتان (آرش معیریان)
سینمای خانگی: یادداشت‌هایی درباره‌ی خانه سیاه است، پرده‌ی پاره، روز کارنامه
جامپ‌کات: نکته‌هایی درباره‌ی چند فیلم
نامه‌ها: پاسخ‌های کوتاه/ فرهنگ بازیگران ایرانی
نقد و معرفی کتاب: نقد کتاب تاریخ سینمای ایران (جمال امید)، کارگردانی مستند و فیلم‌نامه‌نویسی/ به یاد کریم امامی
بیست سال پیش در همین ماه:‌ نگاهی به شماره‌ی 27 ماهنامه‌ی فیلم (مرداد 64)

همکاران این شماره: حسین آریانی، احمدرضا احمدی، همایون امامی، الکساندرو بالاشسکو، ارسیا تقوا، محمد جعفری، احمدرضا جلیلی، نیما حسنی‌نسب، سعید خاموش، مهرزاد دانش، پرویز دوایی، شاهرخ دولکو، کیکاوس زیاری، سامان سالور، تهماسب صلح‌جو، بهزاد عشقی، مازیار فکری‌ارشاد، امیر قادری، لیلا قاسمی، سعید قطبی‌زاده، زاون قوکاسیان، کاوه کاویان، ایرج کریمی، محمدسعید محصصی، حسین معززی‌نیا، آذر مهرابی، سیدضیا هاشمی، صفی یزدانیان، اصغر یوسفی‌نژاد.

روی جلد:
پرویز پرستویی در بید مجنون (ساخته‌ی مجید مجیدی)
عکس از هاشم عطار

 نیم نگاهی به مطالب

پرویز دوایی درباره‌ی کریم امامی
... رفیق، یا بهتر گفته باشم، بزرگ‌تر و مایة شادی و افتخار و دلگرمی ما و یکی از حجت‌های به وجود آقایی و بزرگواری و شرافت و انسانیت، انسان فهیم و نازنین و پاکیزه (همه‌ی این صفات را برخلاف رسم سخنگویان مجالس عزا ــ که در لحظه‌ی نام بردن از مرحوم باید به تکه کاغذی در دست رجوع کنند ــ با دقت و تعمد به کار می‌برم)، کریم امامی رفت و ناگهان یک تکه از هستی عاطفی ما، از پشتوانه و پشتگرمی‌های ماها (و حتماً خیلی‌های دیگر) فروریخت؛ خیلی‌های پراکنده در این جهان که از نعمت شناخت او در حدهای مختلف، از فضائل و مهربانی‌های او، از شیرینی طنز هشیارش، از مهر بی‌تظاهر آرام و عمیقش، همدلی و همراهی‌های بسیار مؤثر و سازنده‌اش برخوردار بوده‌اند و نگاه به بالای بلند او، استوار چون کوه، در عرصه‌ی توفان‌ها ته دل آن‌ها را قرص کرده، که انسان می‌تواند بماند و پاک و توانا و بی‌تزلزل بماند، آن‌چنان که لطمه‌ها ناله‌اش را درنیاورند و جای زخم‌ها را به کسان نشان ندهد و مدال نطلبد از ابنای روزگار به خاطر صبر و بزرگمردی و سالاری‌ای که جزو ذات او بود، که کریم بود.
خبر تشدید بیماری‌اش در این چندماه گذشته ضربه‌ی پتکی بود بر سر ماها که با دلهره و اندوه، با (به قول بیهقی) «دلتنگی و ضجرتی عظیم» مدام درگیر باشیم، چشم امیدی نومیدواره به رشته‌ی نازکی دوخته، به هوای معجزه‌ای، که رخ نداد و...

پیامدهای پیوستن ایران به سازمان جهانی تجارت
پذیرفته شدن تقاضای ایران برای پیوستن به سازمان جهانی تجارت (WTO)، فعلاً به عنوان عضو ناظر، یکی از مهم‌ترین اتفاق‌های بهار امسال بود که نه‌تنها جنبه‌های سیاسی و اقتصادی دارد، بلکه تأثیر بسیاری بر صنعت سینمای ایران خواهد داشت. یکی از مهم‌ترین بحث‌های مربوط به عضویت در WTO حفظ حقوق پدیدآورندگان آثار فکری و هنری (کپی‌رایت) است که سال‌ها در ایران مورد بحث بوده و حالا به عنوان یک شرط لازم برای عضویت در این سازمان مطرح است. به‌علاوه، نگرانی‌هایی هم درباره‌ی روند جهانی‌سازی فرهنگی به همراه دارد که سوی دیگر ماجراست. پس از اعلام خبر بر آن شدیم به تأثیر این اتفاق بر سینمای ایران بپردازیم. طبیعی است که سینماگران، فعالان صنفی، مسئولان سینمایی و کارشناسان در صورت تمایل می‌توانند دیدگاه‌های‌شان مطرح کنند و این یک فراخوان برای انعکاس و روشن شدن دیدگاه‌ها درباره‌ی تأثیر عضویت ایران در WTO بر امور فرهنگی و به‌ویژه سینماست. در این شماره.…

فیلم‌های تبلیغاتی کاندیداهای نهمین انتخابات ریاست جمهوری
این سومین مجموعه‌ای است به برنامه‌های تبلیغاتی کاندیداهای ریاست جمهوری اختصاص داده‌ایم. خوش‌بختانه هر دوره که می‌گذرد، برنامه‌های تبلیغاتی کاندیداها بیش‌تر به سینما نزدیک می‌شود و ضرورت پرداختن به آن‌ها در یک مجله‌ی سینمایی هم بیش‌تر می‌شود. برخلاف دوره‌های گذشته که فیلم‌سازان مطرح و نامدار کشور، خودشان را از این عرصه دور نگه می‌داشتند، یا نقش‌شان را در تولید فیلم‌ها  مخفی می‌کردند، این دوره را می‌توان آغازی بر حضور جدی، آشکار و تأثیرگذار سینماگران موفق ایرانی در عرصه‌ی تبلیغات سیاسی نام گذاشت. فیلم‌های امسال در مقایسه با دوره‌های قبل وضعیت بهتری داشتند؛ هرچند هنوز مثل خیلی چیزهای دیگر تا رسیدن به الگوهای موفق و مؤثر این جور کارها راه زیادی در پیش داریم و مراحل ابتدایی آزمون و خطا را طی می‌کنیم. این نوشته ها سعی کردیم فارغ از نام و شخصیت و منش هر کاندیدا، به فیلم‌ها نگاهی سینمایی بیندازیم؛ مثل یادداشت‌های پس از یک جشنواره‌ی کوچک …

احمدرضا احمدی: با فریدون ناصری در بهار 1357 آشنا شدم. برای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان یک کاست 60 دقیقه‌ای پیشنهاد کرده بود با نام «آشنایی با سازهای ارکستر سمفونیک». روزها و شب‌های فراوان با او و خسرو برنوش در استودیو بل در کنار هم بودیم. نوار هنگامی آماده شد که من دیگر در کانون نبودم، اما این آشنایی سبب دوستی ما تا لحظه‌‌ی خاموشی او شد.
در شمس‌آباد تهران خانه‌ی بزرگی داشت. همه‌ی جمعه‌ها، یا صبح یا غروب به ملاقات او می‌رفتم. پس از انقلاب رادیو را رها کرده بود و بیش‌تر در خانه بود. عاشق گل و گل‌کاری بود. برای این‌که در آن روزها بی‌کار نباشیم، پیشنهاد کردم با استادان موسیقی مصاحبه کنیم. با نخستین کسی که قرار مصاحبه گذاشتیم مهدی خالدی بود که...

سینمای جهان:  یوگسلاوی سابق به لطف صنعت سینما دوباره متحد می‌شود. در منطقه‌ای که زمانی یوگسلاوی نام داشت اما حالا چند کشور در آن اعلام موجودیت کرده‌اند، هم‌کاری سینمایی بی‌نظیری در حال گسترش است. توفانی که چند سال قبل باعث چندپاره شدن این کشور اروپای شرقی شد، حالا فروکش کرده و با برقراری آرامش، مردم به دنبال برقراری پل‌های ارتباطی هستند. در این زمینه سینما که یک زبان بین‌المللی است نقش مهمی ایفا می‌کند و هنرمندان که به موقعیت خطیر خود واقف هستند در تلاشند تا نقش مثبتی در این میانه ایفا کنند. کارائولا یا پست مرزی اولین فیلمی است که با سرمایه‌گذاری مشترک تهیه‌کنندگانی از کشورهای تجزیه‌شده‌ی یوگسلاوی ساخته می‌شود و...

سلام سینما
بازگشایی پرونده‌ی بازسازی سینما آزادی (هشت سال پس از نابودی آن) مهم‌ترین خبر ماه‌های اخیر در زمینه‌ی سینماسازی و موضوع سالن‌های سینما بود که البته تحت‌الشعاع انتخابات ریاست جمهوری قرار گرفت و در این میان، خبرهایی از ساخت سالن‌های جدید و ساخت اولین سینمای سه‌بعدی توسط شهرداری تهران هم چاپ شد که امیدوارکننده بود. در پی‌گیری این خبرها قصد داشتیم ضمن گزارشی، با اسفندیار رحیم مشایی، معاون اجتماعی فرهنگی شهرداری تهران و مسئولان حوزه‌ی هنری هم گفت‌وگو کنیم که باز هم به دلیل فضای انتخابات، و البته بوروکراسی موجود، موفق نشدیم؛ اما سماجت‌های‌مان باعث شد شرکت توسعه‌ی فضاهای فرهنگی شهرداری تهران در مورد سالن‌های در دست اقدام، اطلاعاتی در اختیارمان بگذارد که مرور آن‌ها، برای خود ما که هیجان‌انگیز بود؛ به‌خصوص که…

روزمرگی در فیلم‌ها: با نگاهی به فیل ساخته‌ی گاس وَن‌سنت
ایرج کریمی:
 گاس ون‌سنت در فیل (2003) تا حد زیادی ــ دست‌کم از لحاظ فرم بصری ــ به تجربه‌ی کامیابی دست‌یافته و اگر فیلم‌نامه‌اش معیوب نبود شاید با یک دستاورد بی‌نقص از لحاظ تصویر روزمرگی در هنر سینما روبه‌رو می‌شدیم. فیلم، بیش و کم، به تمامی با دوربین روی دست (استیدی‌کم) گرفته شده و مسیرهای طولانی‌ای که دوربین ــ با جسارت و بی‌نگرانی از ثبت ثانیه ثانیه‌ی لحظه‌های هرز روزمره ــ دنبال می‌کند، چه یک به یک و چه در مجموع، در نهایت گونه‌ای از «سمت مبهم ادراک مرگ» را آشکار می‌کنند. البته در فیلم با مرگ طبیعی مورد نظر «طبیعت بی‌جان»ها روبه‌رو نیستیم ولی مرگی‌ست که در هر حال از دل روزمرگی آشکار می‌شود و ابعاد آن ــ کشتار شمار کثیری از بچه‌های یک دبیرستان به دست دوتا از هم‌شاگردی‌هایشان ــ آن را هولناک می‌کند. متافیزیکی در کار نیست و آن‌چه فیلم در لایه‌های زیرین و خوفناک روزمرگی آشکار می‌کند عملاً متعلق به لایه‌های زیرین و خوفناک جامعه (و در این مورد جامعة آمریکا) است. بنابراین پوچی و اخلاقیات یادشده‌ی «طبیعت بی‌جان»ها مترتب بر دنیای این فیلم نیست و گاس ون‌سنت در پی آن هم نبوده یا اگر بوده به هدفش نرسیده است. فیل نه یک فیلم هستی‌شناختی بلکه متعلق به ژانر رئالیسم انتقادی/ اجتماعی‌ست که آمریکایی‌ها استاد آن هستند. بنیان ساختاری فیلم بر نوعی دایره‌های متقاطع یا متداخل است. هر دایره یکی از مسیرهاست. فیلم هرازچندگاهی ــ به فاصله‌ی دقایق طولانی و حساب‌شده، چندان که تماشاگر به هیجان ناشی از یک بازگشت غیرمترقبه برانگیخته شود ــ از زاویه‌ای دیگر به یک لحظه‌ی تقاطع برمی‌گردد و از آن‌جا مسیر دیگری ــ دایره‌ی دیگری ــ را دنبال می‌کند. این‌که مسیرها را به دایره تعبیر می‌کنم شاید ناشی از تأثیر سرنوشت نهایی آدم‌ها در فرجام کار است که نوعی بسته بودن در خود را به آن‌ها تحمیل می‌کند و ....

سینمای خانگی
بهزاد عشقی:
پرده‌ی پاره (آلفرد هیچکاک،1966) داستان جنگ سرد است. البته هیچکاک هیچ‌وقت فیلم‌سازی سیاسی به معنای اخص آن نبود و داستان از منظر او وسیله‌ای برای ساختن موقعیت‌های پرتعلیق و دلهره‌انگیز بود؛ دلهره‌ای که نه فقط برای هیجان‌آفرینی، بلکه برای نمایش وضعیت هستی‌شناسی انسان معاصر بود. انسان مدرن و آراسته‌ای که به‌ظاهر زندگی به‌سامانی دارد و ناگهان به موقعیتی لغزنده و هراس‌آور پرتاب می‌شود. کنار زدن این پرده و نمایش آن ژرفای مخوف، به فیلم‌های هیچکاک ظرفیت ویژه‌ای می‌دهد که مقلدان او هرگز به عمق آن راه نیافته‌اند. هیچکاک این موقعیت هراس‌آور را در فیلم‌هایی چون خرابکاری، بدنام، شمال از شمال غربی، مردی که زیاد می‌دانست، پرده‌ی پاره و توپاز، بر زمینه‌ی رخدادهای جاسوسی شکل می‌دهد. البته چون او سینماگر سیاسی نیست، ساختارهای جاسوسی هرگز به شکل مستندگونه و واقع‌نما و با نگاهی سیاسی به فیلم‌هایش راه نمی‌یابد. با این همه…

استیون اسپیلبرگ درباره‌ی جنگ دنیاها:
هیچ تغییر و تحول عظیمی در زندگی‌ام رخ نداده که باعث شود فیلم ترسناکی دربارة هجوم بیگانگان فضایی بسازم. شاید مهم‌ترین نکته این بود که در سال‌های گذشته خیلی‌ها می‌گفتند فلانی نمی‌تواند یک فیلم ترسناک از این نوع بسازد. همین مرا به فکر انداخت که چرا فیلمی مثل بیگانه (ریدلی اسکات ــ که یکی از فیلم‌های مورد علاقه‌ام در ژانر علمی‌خیالی است ــ نسازم؟ این یکی از آن فیلم‌هایی است که همیشه می‌خواستم بسازم. در چند سال گذشته هنگام کار روی پروژه‌های دیگر مدام درباره‌ی جنگ دنیاها هم حرف می‌زدیم. به تام (کروز) گفته بودم که این کتاب را در دوران تحصیل (پیش از این‌که فیلم‌ساز شوم) خوانده بودم و از همان زمان می‌خواستم آن را بسازم...

از ماهنامه‌ی فیلم، بیست سال پیش در همین ماه:
 مرحوم منصوری درباره‌ی چگونگی ایجاد افکت‌ها هم نکته‌های جالبی گفته. ازجمله این‌که برای درآوردن صدای سیلی و مشت، جلوی میکروفن می‌ایستادند و به خودشان سیلی و مشت می‌زدند! اما او برای این کار از یک تخته سه‌لایی برش‌خورده استفاده می‌کرده که وقتی با دست به آن می‌زدند صدای سیلی می‌داد و وقتی هم چرم دورش می‌پیچیدند و به آن می‌زدند صدای مشت و لگد. برای ایجاد صدای پای اسب از نارگیل استفاده می‌کرد: «دوتا نارگیل در دست می‌گرفتیم. اگر اسب روی خاک می‌دوید ما روی ماسه و اگر روی سنگفرش یا آسفالت می‌دوید روی آجر می‌نواختیم.» او تعریف می‌کند که برای ایجاد صدای زلزله در فیلم آوار، چه‌گونه صدای رعد، صدای تانک با دور کم نوار، صدای وزش باد و ریختن آجر روی هم و چند صدای دیگر را با هم ترکیب کرده است.» منصوری از این‌که سال‌ها قبل برای ساختن موسیقی فیلم‌ها، قطعه‌های موسیقی کلاسیک را در هم می‌ریخته و «شوپن را به بتهوون و بتهوون را به چایکوفسکی» مونتاژ می‌کرده، اظهار پشیمانی می‌کند: «راستش دیگر این خیانت را به سمفونی نمی‌کنم. من اجازة خراب‌کردنش را ندارم.»...

نمای درشت: درباره‌ی دوگانه‌ی ریچارد لینکلیتر
پیش از غروب
تقریباً همه جا با استقبال و تحسین منتقدان روبه‌رو شد و در میان تماشاگران نیز طرفداران ویژه‌ی خود را یافت و سبب شد که خیلی‌ها بار دیگر به سراغ نقطه‌ی آغاز و سرمنشأ این فیلم، یعنی پیش از طلوع بروند که نُه سال پیش ساخته شده بود. با آن‌که اولی هم فیلم خوبی است، اما درواقع غافل‌گیری فیلم دوم باعث شد فیلم اول هم بازنگری و از اهمیت و ارزش‌های آشکارا افزون‌تر فیلم دوم بهره‌مند شود. پیش از غروب علاوه بر این‌که احتمالاً اولین دنباله‌ای است که بر یک فیلم کوچک ناموفق (از حیث فروش) ساخته شده، شاید اولین فیلمی هم باشد که به عنوان یک دنباله، داستانش از حیث زمانی دقیقاً همان قدر با ماجراهای فیلم اول فاصله دارد که زمان ساخت آن‌ها. این مجموعه حاوی چند نقد، عمدتاً بر فیلم پیش از غروب است و یکی از آن‌ها، از فیلم اول لینکلیتر شروع می‌کند و بر هر دو فیلم مورد بحث می‌پردازد؛ به اضافه‌’ گفت‌وگویی با فیلم‌ساز و مطالبی درباره‌ی ساخته شدن پیش از غروب

2 لینک این مطلب


صفحه اصلی  وبلاگ مسعود مهرابی نمایشگاه کتاب‌ها تماس

© Copyright 2004, Massoud Merabi. All rights reserved.
Powered by ASP-Rider PRO