جستجو در وب‌سایت:


پیوندها:



 چاپ یازدهم کتاب
 "تاریخ سینمای ایران
"
 با ویراست جدید
 و افزوده‌های تازه منتشر شد

 در کتابفروشی‌های
 تهران و شهرستان

 ناشر: نشر نظر

 



 صد و پنج سال اعلان
 و پوستر فيلم در ايران



صد سال اعلان و پوستر فیلم
در ایران

و
بازتاب هایش

 


 لینک تعدادی از مطالب



درباره‌ی محمد قائد
نیم‌پرتره‌ی مردی که
از «آیندگان» هم گذر کرد


بررسی طراحی گرافیک
و مضمون در عنوان‌بندی
فیلم‌های عباس کیارستمی :
پنجره‌ای رو به
جهان شعر



گفت‌وگو با اصغر فرهادی؛
درباره‌ی «فروشنده» و
فکرها و فیلم‌هایش :
... این دوزخ نهفته

گفت‌و‌گو با پرویز پرستویی؛
درباره‌ی بادیگارد و کارنامه‌اش

زندگی با چشمان بسته

گفت‌و‌گو با محمدعلی نجفی
درباره‌ی سریال سربداران
سی‌و‌یک سال بعد از
اولین پخش آن از تلویزیون

گفت‌وگو با مسعود مهرابی
درباره‌ی نقش‌های چندگانه‌ای که

در تاریخ ماهنامه‌ی «فیلم» ایفا کرد
و آن‌هایی که دیگر ایفا نکرد

گفت‌وگو با رخشان بنی‌اعتماد
درباره‌ی قصه‌ها و...:

نمایش هیچ فیلمی خطر ندارد


 
گفت‌و‌گو با بهرام توکلی کارگردان
من دیگو مارادونا هست:

فضای نقدمان مانند فضای
فیلم‌سازی‌مان شوخی‌ست

گفت‌و‌گو با پیمان قاسم‌خانی،
فیلم‌نامه‌نویس سینمای کمدی:
الماس و کرباس

گفت‌و‌گو با اصغر فرهادی
رو خط «گذشته»:

سينما برايم پلكان نيست

گزارش شصتمین دوره‌ی
جشنواره‌ی جهانی سن سباستین:
شصت‌سال كه چيزی نيست...

متن كامل گفت‌و‌گو
با ماهنامه‌ی «مهرنامه»،

به مناسبت
سی‌سالگی ماهنامه فیلم
:
ريشه‌ها

گفت‌و‌گوی ابراهيم حقيقی
با آيدين آغداشلو
درباره‌ی كتاب «صد سال اعلان
و پوستر فيلم در ايران»

گفت‌و‌گو با اصغر فرهادی
نويسنده
و كارگردان
جدایی نادر از سيمين
حقيقت تلخ، مصلحت شيرین
و رستگاری دريغ شده

قسمت اول | قسمت دوم  
قسمت سوم

بررسی كتاب
«پشت دیوار رؤیا»

بيداری رؤياها

كيومرث پوراحمد:
عبور از ديوار رؤياها،
همراه جادوگر قصه‌ها


تكنولوژی ديجيتال
و رفقای ساختار شكن‌اش
سينماي مستند ايران:
پيش‌درآمد


اسناد بی‌بديل
سينمای مستند ايران:
قسمت اول (۱۲۷۹ - ۱۳۲۰)


خانه سیاه است
سینمای مستند ایران:
قسمت دوم (۱۳۵۷ - ۱۳۲۰)


درباره‌ی آیدین آغداشلو:
پل‌ساز دوران ما


سایت ماهنامه فیلم، ملاحظات
و دغدغه‌های دنيای مجازی


گزارش پنجاه‌و‌ششمين دوره‌ي
جشنواره‌ي سن سباستين
(اسپانيا، ۲۰۰۸)
... به‌خاطر گدار عزيز

گفت‌و‌گو با آيدين آغداشلو
درباره‌ی مفهوم و مصداق‌های
سينمای ملی

جای خالی خاطره‌ی بلافاصله

گفت‌و‌گو با مانی حقيقی
به‌مناسبت نمايش كنعان

پرسه در كوچه‌های كنعان

گفت‌و‌گو با محمدعلی طالبی
از شهر موش‌ها تا دیوار

شور و حال گمشده

سين مجله‌ی فيلم،
سينمايی است، نه سياسی


گفت‌و‌گو با رضا میرکریمی
به‌مناسبت نمایش به‌همین سادگی

خيلی ساده، خيلی دشوار

گفت‌و‌گو با بهرام توکلی
به‌مناسبت
 نمایش
پا برهنه در بهشت

پا برهنه در برزخ
 

گمشدگان

گزارش چهل‌ودومین دوره‌ی
جشنواره‌ی کارلووی واری
(جمهوري چك، ۲۰۰۷)

پرسه در قصه‌ها

پرویز فنی‌زاده،
آقای حكمتی و رگبار

نمايشی از اراده‌ی سيزيف

گزارش چهل‌وهفتمین دوره‌ی
جشنواره‌ی تسالونیكی
(یونان) - ۲۰۰۶

پشت ديوار رؤيا

گفت‌وگو با رخشان بنی‌اعتماد 
درباره‌ی
خون بازی

مرثيه برای يك رؤيا

خون‌بازی: شهر گم‌شده

گفت‌وگو با رسول ملاقلی‌پور 
کارگردان
میم مثل مادر

ميم مثل ملاقلی‌پور

گفت‌وگو با ابراهیم حاتمی‌کیا 
درباره‌ی
به‌نام پدر
:

به‌نام آينده

برای ثبت در تاریخ سینمای ایران

یاد و دیدار

گفت‌و گو با جعفر پناهی
گزارش به تاريخ

گفت‌وگو با مرتضی ممیز
خوب شيرين

گزارش/ سفرنامه‌ی
پنجاه‌ و دومین دوره‌ی
جشنواره‌ی سن‌سباستین


گفت‌وگو با بهمن قبادی
 قسمت اول
/ قسمت دوم
 قسمت آخر

گفت‌وگو با عزیزالله حمیدنژاد
 قسمت اول
قسمت دوم
 قسمت سوم

گفت‌و گو با حسین علیزاده
 قسمت اول
قسمت دوم
 قسمت سوم

گفت‌وگو با گلاب آدینه
مهمان مامان را رايگان
بازی كردم


نقطه‌چین، مهران مدیری،
 طنز، تبلیغات و غیره


کدام سینمای کودکان و نوجوانان

جیم جارموش‌ وام‌دار شهید ثالث!

تاریخچه‌ی پیدایش
 کاریکاتور روزنامه‌ای


سینماهای تهران، چهل سال پیش

فیلم‌ شناسی کامل
 سهراب شهید ثالث


ارامنه و سینمای ایران

بی‌حضور صراحی و جام

گفت‌وگو با حمید نعمت‌الله:
مگر روزنه‌ی امیدی هست؟

«شاغلام» نجیب روزگار ما

اولین مجله سینمایی افغانستان

نگاهی به چند فیلم مطرح جهان

گزارش سی‌وهشتمین دوره‌ی
 جشنواره کارلووی واری


نگاهی به فیلم پنج عصر
ساخته‌ی سمیرا مخملباف

چیزهایی از «واقعیت» و «رویا»
برای بیست سالگی ماهنامه‌ی فیلم


بایگانی:
شهريور ۱۳۹۷

۳۰ آبان ۱۳۸۵

شماره‌ی 355 ماهنامه‌ی فیلم، آذر 1385

فهرست مطالب

فلاش‌بک:
نقد و نظر خوانندگان مجله درباره‌‌ی مطالب شماره‌های گذشته و نویسندگانش
خشت و آینه: بیا و ننگر/ ویرانی رؤیاها/ پرده آخر/ شاید دوباره نوک برج/ تاریخ، نه فقط برای افتخار

رویدادها
فیلم‌های تازه: زن دوم (سیروس الوند)/ مخمصه (محمدعلی سجادی)/ متولد برج عقرب «بچه‌های ابدی» (پوران درخشنده)/ پاداش سکوت (مازیار میری)/ چهار انگشتی (سعید سهیلی)/ روز سوم (محمدحسین لطیفی)/ احضارشدگان (آرش معیریان)/ آتشکار (محسن امیریوسفی)/ خواب لیلا (مهرداد میرفلاح)/ دیدار صفار هرندی از فیلم‌برداری «اخراجی‌ها»/ بازگشایی یک سانسی سینما تربیت در مهاباد/ پنجمین جشنواره‌ی پویانمایی/ بزرگداشت زرین‌کلک در روز جهانی انیمیشن/ تندیس آقای بازیگر (عزت‌الله انتظامی) در خانه‌ی هنرمندان/  تغییرات در بیست‌وپنجمین جشنواره‌ی فجر (12 تا 22 بهمن)/ برنامه‌های حمایتی سازمان فرهنگی‌هنری شهرداری تهران از سینما/  آغاز کار مجتمع فرهنگی‌ورزشی تجاری «اریکه‌ی ایرانیان»/ نشریه‌ی تازه: «پشت صحنه سینما»/ برگزیدگان جشنواره‌ی رشد/  مراسم اولین سال‌مرگ فریدون گله در خانه‌ی هنرمندان/ جشن سالروز تأسیس کانون دستیاران کارگردانان/  چهارمین جشن «تصویر سال» از پانزدهم آبان در خانه‌ی هنرمندان/  اعتراض اتحادیه‌ی تهیه‌کنندگان به پخش فیلم‌های ایرانی در پروازهای هواپیمایی.
خبرهای کوتاه: جشنواره‌ی ایدز/ هفته‌ی فیلم مجارستان/  جشنواره‌ی رحمت/  استعفای جواد شمقدری/ جشنواره‌ی 100 در تهران/ جشنواره‌ی فیلم «کارآفرینی»/ جشنواره‌ی صبا/  کارگاه تخصصی تدوین/  بیمه‌ی هنرمندان.
ایستگاه  آذر: خبرهایی از مهدی احمدی/ مهناز افضلی/ هانیه توسلی/ عاطفه رضوی/ محمد صالح‌علا/ ابوالقاسم طالبی/ اکبر عالمی/ رضا عطاران/ عبدالله علیمراد/ کیانوش گرامی/ علی لقمانی/ حسین محجوب/ فرزاد مؤتمن/ جهانگیر میرشکاری/ محمدعلی نجفی.
در گذشتگان: پرویز ملک‌زاده (1385-1323)/ مهدی سلیمی (1385-1337)/ نرسی کُرکیا (1385-1317)/ امیر شروان (1385-1310)
سایه‌ی حاتمی: گپی با عزیز ساعتی
راه‌های دوری از حاشیه: گپی با پوریا پورسرخ
چه فرهادها مرده در کوه‌ها...: گزارش دومین جشنواره‌ی فیلم‌های کوتاه دینی «رویش» (8 تا 12 آبان، مشهد)
چه کسی شیشه را شکست؟: حاشیه‌های جنجالی اکران چه کسی امیر را کشت؟
در تلویزیون:
نگاهی به سریال‌های تلویزیونی ماه رمضان: صاحبدلان/ آخرین گناه/ زیرزمین/ بوی خوش زندگی/ ‌احمد امینی و تأثیرهای داستایفسکی در اولین شب آرامش/ پاسخ داریوش فرهنگ، کارگردان سریال راه شب به نقدی بر این مجموعه 

سینمای جهان
ــ نمای دور:
61 فیلم در رقابت اسکار بهترین فیلم خارجی‌زبان/ گپی با گابریل رینچ درباره‌ی مرگ یک رییس‌جمهور/ اسکورسیزی و خستگی از هالیوود/ کیدمن سفیر حسن‌نیت/ انتقاد گیبسن و استون از سیاست خارجی دولت آمریکا/ جنایتکار جنگی جلوی دوربین/ مت دیلن علیه نژادپرستی/ روزهای خوب سینمای چین و کره‌ی جنوبی/ پیت به جای کروز؟/ ایندیانا جونز قبراق/ بازسازی شعله/ موفقیت پسر میازاکی/ خشنودی خانواده‌ی کندی/ و…
ــ نمای متوسط: هزاران فرسنگ تنها تاختن (ژانگ ییمو)/ آخرین پادشاه اسکاتلند (کوین مک‌دانلد)/ چشم خارجی (لوچا مورانته)/ یک خروار شانس (رودریگو تریانا)/ تپش (جیم سونزرو)/ آبی وحشی دوردست (ورنر هرتسوگ)/ توطئه (امیلیو پاکول)/ ناشناخته‌ها (جوزپه تورناتوره)/ خواهران (مارکو بلوکیو)
ــ نمای عمومی: کارتون‌های پیکسار
مجموعه مطالبی درباره‌ی دنیای شگفت‌انگیز کارتون‌های سه‌بعدی کمپانی پیکسار: تاریخچه‌ی گرافیک رایانه‌ای و شکل‌گیری پیکسار/ انیمیشن پیکساری چه جور چیزی است؟/ درباره‌ی جان لَسِتِر نابغه‌ی پیکسار و گفت‌وگو با او/ مروری بر همه‌ی کارتون‌های کمپانی پیکسار، بررسی موردی کمپانی لولوها و نگاهی به موسیقی سه فیلم
حکایت همچنان باقی‌ست: گزارش پنجاه‌وچهارمین جشنواره‌ی سن‌سباستین

نقد فیلم:
ستاره می‌شود (فریدون جیرانی) و گفت‌وگو با کارگردان و بازیگرش عزت‌الله انتظامی/ چه کسی امیر را کشت؟ (مهدی کرم‌پور)/ وقتی همه خواب بودند (فریدون حسن‌پور)/ بادی که بر مرغزار می‌وزد (کن لوچ)/ گزارش اکران
سینمای خانگی: نکته‌هایی درباره‌ی آفساید، هامون، یک تکه نان
نامه‌ها:
پاسخ‌های کوتاه/ فرهنگ بازیگران ایران
بیست سال پیش در همین ماه: مروری بر شماره 43 ماهنامه فیلم (آذر 1365)

همکاران این شماره: محسن بیگ‌آقا، امیر پوریا، مسعود ثابتی، نیما حسنی‌نسب، محمد حقیقت، سعید خاموش، مهرزاد دانش، کیکاوس زیاری، جواد طوسی، بهزاد عشقی، آرزو فراهانی، پیروز کلانتری، محمدسعید محصصی، کیوان هنرمند.

روی جلد: عزت الله انتظامی، امین حیایی و اندیشه فولادوند در ستاره می‌شود ساخته‌ی فریدون جیرانی ـ صفحه‌آرایی و طراحی جلد: علی‌رضا امک‌چی
 
قسمت هايی از اين شماره

پرونده‌ی یک موضوع: دنیای شگفت‌انگیز کارتون‌های سه‌بعدی پیکسار

نیما حسنی‌نسب: حکایت پیکسار حکایت امروز است؛ قصه‌ی «صفر و یک» و دیجیتال و عصر انفورماتیک. اگر تا دیروز عبارت «فیلم‌هایی که پشت کامپیوتر ساخته می‌شوند» جمله‌ای برای رد کردن و بی‌توجهی به شکل تازه‌ای از سینما در دو دهه اخیر بود، حالا با این کارتون‌ها مصداق عینی و مشخصی پیدا کرده است. درست است که انیمیشن‌های پیکسار دقیقاً «پشت کامپیوتر» ساخته می‌شوند؛ قضیه‌ی هارد و رَم و CPU و این جور چیزهاست، اما تمام ماجرا که این نیست. پیکسار‌شدن شور و شعور و ذوق و قریحه هم می‌خواهد، عشق و دل‌دادن و کوشش و بیدار ماندن دارد. خلاقیت و نبوغ و ایمان به سرگرمی باعث شده از دل «صفر و یک» و برنامه‌نویسی و پردازش کامپیوترها بشود چیزهایی بیرون کشید که نظیرش را محال است در عمرتان دیده باشید.
طبیعی است که در نبودن همه‌ی آن‌چه گفتم، فقط بهانه‌ها باقی می‌ماند. اگر از کسی شنیدید که «ای بابا، ما کجا و آن‌ها کجا؟»، لطفاً از طرف من بهشان بگویید قصه‌ی اسباب‌بازی را با سیستم‌هایی ساخته‌اند که قدرتش از رایانه‌ی خانگی روی میزهای دوربرمان به‌مراتب کم‌تر بود، و این اصلاً اغراق نیست. دنیای پیکسار با همه زیبایی‌ها و رنگ و نور و صداهای مبهوت‌کننده‌اش، با آن همه شخصیت و موجودات ریز و درشت جذاب و بامزه و دوست‌داشتنی، با داستان‌ها و موقعیت‌هایی که هر کدام‌شان می‌تواند مایه‌ی غبطه‌ی صاحبان دنیای سرگرمی و سینما باشد، بیش و پیش از هر چیز با کمک سلول‌های خاکستری مغز ساخته شده است.
این مجموعه فقط گوشه‌های کوچکی از این دنیای رنگارنگ را نشان می‌دهد. یک جور ناخنک‌زدن است برای یادآوری  لحظه‌هایی که می‌دانم نوشتن و خواندن درباره‌ی آن‌ها خیلی با تماشا کردن‌شان فرق دارد. کاش می‌شد جای همه این‌ها کنار هم می‌نشستیم و خودِ فیلم‌ها را می‌دیدیم، اما انگار عجالتاً باید به همین قناعت کنیم. این مجموعه فقط دری برای ورود به دنیای این خالقان بی‌ادعای شادی و شور و لذت است. مثل یکی از بی‌شمار درهایی که در کمپانی لولوها با آن وارد دنیای بچه‌ها می‌شدند و آن همه ماجرا و حادثه و هیجان و خنده و گریه درست می‌کردند.

گزارش پنجاه‌وچهارمین جشنواره‌ی سن‌سباستین
عباس یاری:
از کجا شروع کنم؟ چه بخشی از گزارش یک سفر جشنواره‌ای برای شما خواندنی است؟ این‌که در فرودگاه شارل دوگل، پلیس فرانسه عکس‌های مرا دستش گرفته بود و در بین مسافران دنبالم می‌گشت؟ مگر من چه کرده بودم؟ یا از آن جیب‌بر ماهری بگویم که در متروی بارسلون مانند شعبده‌باز ماهری با انگشتان جادوگرش تک‌تک جیب‌های جلیقه‌ام را به امید یافتن پول زیرورو کرد و من چنان مبهوت حرکاتش بودم که دلم نمی‌آمد متوقفش کنم؟! تصور می‌کنم چنین حوادثی ممکن است در هر سفری برای هر مسافری پیش بیاید.
می‌شود رفت سراغ فیلم‌ها و از قصه‌هایی گفت که در آن‌ها دنیایی از شور و گرما وجود داشت و از آن‌هایی که تماشاگر از خودش می‌پرسید چرا از این بهشت زیبا چشم پوشیده و در یک سالن تاریک به دیدن معجون‌های هفت‌جوش ملال‌آور رفته است. به هر حال در هر جشنواره‌ای فیلم‌های بد و تک‌وتوکی فیلم‌های خوب هست. هرچند انصافاً در این دوره فیلم‌های خوب جشنواره به‌مراتب بیش‌تر بود. فیلم‌هایی از برزیل، آرژانتین، پرتغال، کره، اسپانیا، لیتوانی، آمریکا و... اما کدام‌یک این فیلم‌ها را، در کجا می‌توانید ببینید؟

از گفت‌وگوی هوشنگ گلمکانی با فریدون جیرانی و عزت‌الله انتظامی
فریدون جیرانی:
حدود سال 1364 فیلم‌نامه‌ای نوشتم و دادم به رخشان بنی‌اعتماد که می‌خواست اولین فیلمش را بسازد. فیلم‌نامه‌ای سه‌اپیزودی بود درباره‌ی پشت صحنه‌ی سینمای فیلمفارسی که اتفاقاً بنی‌اعتماد خیلی هم خوشش آمد. زمانی بود که هنوز کسی در سینمای ایران فیلم اپیزودیک نساخته بود. من چهار اتفاق واقعی از پشت صحنه‌ی سینمای فیلمفارسی را دست‌مایه‌ی این چهار اپیزود کرده بودم. اولین قصه درباره‌ی دختری بود که از شهرستان برای ملاقات بهروز وثوقی به تهران می‌آمد و در تهران به دنبال وثوقی به استودیوهای مختلف می‌رفت ولی موفق به دیدنش نمی‌شد. بعد با پسری با صورت سوخته آشنا می‌شد که در لاله‌زار عکس و پوستر سینمایی می‌فروخت. یک روز را با پسر می‌گذراند و بعد سر از کلانتری درمی‌آورد. قصه‌ی دوم درباره‌ی مردی شهرستانی بود که برای دیدن برادر فلجش که سیاهی‌لشکر بود به تهران می‌آمد ولی برادر او در واقع کنترل‌چی سینما بود. مرد او را می‌دید و سوغاتی‌ای را که برایش آورده بود به او می‌داد و می‌رفت. بعد برادر افلیج را می‌دیدیم که زنش شب به خانه می‌آمد و می‌گفت دستیار کارگردان به او گفته که دماغت بزرگ است و باید شبیه دماغ فروزان بشود. مرد هم خودش با کارد دماغ زنش را می‌برید. اسم این اپیزود «دماغ فروزان» بود. اپیزود سوم هم عنوانش بود «ترانه‌ی قیصر» که در واقع بعداً شد یکی از قسمت‌های سریال سرنخ که خودم فیلم‌نامه‌اش را به کیومرث پوراحمد دادم. این داستان هم بر اساس ماجرایی واقعی شکل گرفته بود و درباره کارگر کارخانه‌ای بود که کارگر دیگری جایش را می‌گرفت. کارگر اول تصمیم می‌گرفت دومی را بکشد و آخر سر هم تحت تأثیر موسیقی فیلم قیصر همین کار را می‌کرد. این فیلم‌نامه متأسفانه در بنیاد فارابی تصویب نشد و همین طور ماند و ماند. در مقطعی احمد امینی تصمیم به ساختنش گرفت که نشد تا دو سال پیش که بازنویسی‌اش کردم و فضایش را تبدیل کردم به فضای سینمای امروز ایران. در نهایت هم شد چهار اپیزود (هدیه تهرانی، نیکی کریمی، عباس کیارستمی و هنرپیشه‌ی قدیمی) که بخش‌هایی از وضعیت سینمای امروز ایران را منعکس می‌کردند.
عزت‌الله انتظامی: خب، مسأله این‌جاست که آن بازیگری که روی ویلچر نشسته و دارد در آن شرایط زندگی می‌کند هم اگر بعضی زدوبندها نمی‌شد و حقش را به او می‌دادند حتماً زندگی بهتری می‌داشت، یعنی باید زندگی بهتری داشته باشد. نمی‌خواهم اسم ببرم، ولی فکر می‌کنم همان آشفتگی‌های پشت پرده و آن بندوبست‌هاست که به چنین شرایطی منجر می‌شود. آدمی که تمام عمرش را روی این کار گذاشته نباید این‌جوری زندگی کند و در هیچ جای دنیا هم این‌طور نیست. مطمئن باشید که همان فتحی اگر حقش را به او می‌دادند به آن روز نمی‌افتاد. همین‌طور گرجی و حسین کسبیان و... از این گذشته تبعیض‌هایی هم همیشه در پشت صحنه سینمای ایران بوده. در مورد این قضیه چون من در سینمای پیش از انقلاب هم کار کرده‌ام، اطلاعات زیادی در مورد پشت پرده‌اش دارم. پشت پرده‌ی فیلمفارسی‌ها که اصلاً حکایت‌ها بود و اتفاق‌های خیلی زشتی می‌افتاد. ولی خیلی فیلم‌ها هم کار کردم که رفتارشان با من کاملاً انسانی بود و ایرادی نمی‌توان ازشان گرفت. با این حال مواردی هم بود که به آدم واقعاً اجحاف می‌شد و حق آدم‌ها را نمی‌دادند.
فیلمی بود که من کار می‌کردم و عوامل فنی پشت صحنه آمدند و به من گفتند که سیر نمی‌شوند. گفتم مگر به شما چلوکباب نمی‌دهند؟ گفتند آن‌قدری نیست که سیرمان کند. رفتم سراغ راننده و بعد معلوم شد که برای حدود سی نفر عوامل، 25 پرس چلوکباب می‌گیرند تا مثلاً صرفه‌جویی کنند. حالا پنج تا دو هزار تومن مگر چه‌قدر می‌شود؟

از نقد امیر پوریا بر بادی که بر مرغزار می‌وزد The Wind that Shakes the Barley
بچه‌های اهل سینما و فیلم‌بینی و مطالعه‌ی سینمایی در نسل ما، نسلی که بین نیم تا یک دهه پیش از انقلاب به دنیا آمد و سینما را در دهه‌ی 1360 به طور جدی دنبال و درک کرد، درست برعکس  نسل پیش از خود که بسیاری از اعضایش به فرانچسکو رزی و کوستاگاوراس و جیلو پونته‌کوروو علاقه داشتند، تقریباً به گونه‌ای همگانی و در ابعاد گسترده، از سینمای صریح سیاسی و جلوه‌های مشهور و متعارف آن، احساس و ابراز بیزاری کردند. تردیدی نیست که این گرایش، یا در واقع ضدگرایش، خود از زمینه‌های اجتماعی و سیاسی گوناگونی در زمانه‌ی آکنده از شعارهای رسمی ما و مضمون‌زدگی افراطی اغلب نمونه‌های نقد سیاسی در مطبوعات و کتاب‌های سینمایی برمی‌آمد. در ردیابی این که دلیل این دل‌زدگی چه بوده، می‌توان یک پرونده کامل تهیه کرد که البته بعید می‌دانم با اشاره‌های ناگزیری که باید به ریشه‌های این‌جایی ماجرا داشته باشد، قابل چاپ از کار دربیاید. ولی با بحث و مصداق آوردن از نمونه‌های مختلفش، می‌توان به میزان عمومیت آن در اعضا و جرگه‌های این نسل پی برد. نه تنها کارنامه‌ی فیلم‌سازان معروف به سیاسی‌سازی، بلکه حتی تک‌فیلم‌های سیاسی‌تر فیلم‌سازانی که آثاری غیرصریح‌تر هم داشتند، در این نسل ایجاد بی‌علاقگی می‌کرد.

از منتقدان زبده یاد بگیرید
داریوش فرهنگ: سالهاست جلوی خودم را گرفته‌ام تا درباره‌ی «بعضی» نقدنوشته‌های ماهنامه سینمائی شما، در مورد کارهایم، چیزی نگویم و چیزی در جواب ننویسم. همیشه ترجیح داده‌ام برای پرهیز از جنجال‌بازی‌های بیهوده سکوت کنم. اما این بار، یادداشت یکی از منتقدین «بی‌تجربه» شما، درباره‌ی سریال راه شب مرا بر آن داشت که نتوانم در برابر پریشانی یکی از همکاران پس از خواندن این مقوله، بی‌تفاوت باشم. لازم به یادآوری است که نویسنده‌ی این یادداشت را «مهرزاد دانش» نه از دور می‌شناسم و نه از نزدیک حتی ایشان را تا بحال ندیده‌ام، خوشبختانه از روزگاران تاتر «سی‌وهفت سال پیش» تا بامروز، هرگز دوستی و نزدیکی «از هیچ نوع آن» با اکثریت منتقدین نداشته‌ام که خدای ناکرده در مظان تعریف و یا تکذیب قرار بگیرم! حرمت و احترام چند تن از نقدنویسان برجسته «که بسیار از آنها آموخته‌ام» در جای خود محفوظ است. اما گوشزد به بعضی از «ره‌رسیدگان» ناپخته این حرفه پرمسئولیت، خالی از لطف نیست.

2 لینک این مطلب


صفحه اصلی  وبلاگ مسعود مهرابی نمایشگاه کتاب‌ها تماس

© Copyright 2004, Massoud Merabi. All rights reserved.
Powered by ASP-Rider PRO