جستجو در وب‌سایت:


پیوندها:



 چاپ یازدهم کتاب
 "تاریخ سینمای ایران
"
 با ویراست جدید
 و افزوده‌های تازه منتشر شد

 در کتابفروشی‌های
 تهران و شهرستان

 ناشر: نشر نظر

 



 صد و پنج سال اعلان
 و پوستر فيلم در ايران



صد سال اعلان و پوستر فیلم
در ایران

و
بازتاب هایش

 


 لینک تعدادی از مطالب



درباره‌ی محمد قائد
نیم‌پرتره‌ی مردی که
از «آیندگان» هم گذر کرد


بررسی طراحی گرافیک
و مضمون در عنوان‌بندی
فیلم‌های عباس کیارستمی :
پنجره‌ای رو به
جهان شعر



گفت‌وگو با اصغر فرهادی؛
درباره‌ی «فروشنده» و
فکرها و فیلم‌هایش :
... این دوزخ نهفته

گفت‌و‌گو با پرویز پرستویی؛
درباره‌ی بادیگارد و کارنامه‌اش

زندگی با چشمان بسته

گفت‌و‌گو با محمدعلی نجفی
درباره‌ی سریال سربداران
سی‌و‌یک سال بعد از
اولین پخش آن از تلویزیون

گفت‌وگو با مسعود مهرابی
درباره‌ی نقش‌های چندگانه‌ای که

در تاریخ ماهنامه‌ی «فیلم» ایفا کرد
و آن‌هایی که دیگر ایفا نکرد

گفت‌وگو با رخشان بنی‌اعتماد
درباره‌ی قصه‌ها و...:

نمایش هیچ فیلمی خطر ندارد


 
گفت‌و‌گو با بهرام توکلی کارگردان
من دیگو مارادونا هست:

فضای نقدمان مانند فضای
فیلم‌سازی‌مان شوخی‌ست

گفت‌و‌گو با پیمان قاسم‌خانی،
فیلم‌نامه‌نویس سینمای کمدی:
الماس و کرباس

گفت‌و‌گو با اصغر فرهادی
رو خط «گذشته»:

سينما برايم پلكان نيست

گزارش شصتمین دوره‌ی
جشنواره‌ی جهانی سن سباستین:
شصت‌سال كه چيزی نيست...

متن كامل گفت‌و‌گو
با ماهنامه‌ی «مهرنامه»،

به مناسبت
سی‌سالگی ماهنامه فیلم
:
ريشه‌ها

گفت‌و‌گوی ابراهيم حقيقی
با آيدين آغداشلو
درباره‌ی كتاب «صد سال اعلان
و پوستر فيلم در ايران»

گفت‌و‌گو با اصغر فرهادی
نويسنده
و كارگردان
جدایی نادر از سيمين
حقيقت تلخ، مصلحت شيرین
و رستگاری دريغ شده

قسمت اول | قسمت دوم  
قسمت سوم

بررسی كتاب
«پشت دیوار رؤیا»

بيداری رؤياها

كيومرث پوراحمد:
عبور از ديوار رؤياها،
همراه جادوگر قصه‌ها


تكنولوژی ديجيتال
و رفقای ساختار شكن‌اش
سينماي مستند ايران:
پيش‌درآمد


اسناد بی‌بديل
سينمای مستند ايران:
قسمت اول (۱۲۷۹ - ۱۳۲۰)


خانه سیاه است
سینمای مستند ایران:
قسمت دوم (۱۳۵۷ - ۱۳۲۰)


درباره‌ی آیدین آغداشلو:
پل‌ساز دوران ما


سایت ماهنامه فیلم، ملاحظات
و دغدغه‌های دنيای مجازی


گزارش پنجاه‌و‌ششمين دوره‌ي
جشنواره‌ي سن سباستين
(اسپانيا، ۲۰۰۸)
... به‌خاطر گدار عزيز

گفت‌و‌گو با آيدين آغداشلو
درباره‌ی مفهوم و مصداق‌های
سينمای ملی

جای خالی خاطره‌ی بلافاصله

گفت‌و‌گو با مانی حقيقی
به‌مناسبت نمايش كنعان

پرسه در كوچه‌های كنعان

گفت‌و‌گو با محمدعلی طالبی
از شهر موش‌ها تا دیوار

شور و حال گمشده

سين مجله‌ی فيلم،
سينمايی است، نه سياسی


گفت‌و‌گو با رضا میرکریمی
به‌مناسبت نمایش به‌همین سادگی

خيلی ساده، خيلی دشوار

گفت‌و‌گو با بهرام توکلی
به‌مناسبت
 نمایش
پا برهنه در بهشت

پا برهنه در برزخ
 

گمشدگان

گزارش چهل‌ودومین دوره‌ی
جشنواره‌ی کارلووی واری
(جمهوري چك، ۲۰۰۷)

پرسه در قصه‌ها

پرویز فنی‌زاده،
آقای حكمتی و رگبار

نمايشی از اراده‌ی سيزيف

گزارش چهل‌وهفتمین دوره‌ی
جشنواره‌ی تسالونیكی
(یونان) - ۲۰۰۶

پشت ديوار رؤيا

گفت‌وگو با رخشان بنی‌اعتماد 
درباره‌ی
خون بازی

مرثيه برای يك رؤيا

خون‌بازی: شهر گم‌شده

گفت‌وگو با رسول ملاقلی‌پور 
کارگردان
میم مثل مادر

ميم مثل ملاقلی‌پور

گفت‌وگو با ابراهیم حاتمی‌کیا 
درباره‌ی
به‌نام پدر
:

به‌نام آينده

برای ثبت در تاریخ سینمای ایران

یاد و دیدار

گفت‌و گو با جعفر پناهی
گزارش به تاريخ

گفت‌وگو با مرتضی ممیز
خوب شيرين

گزارش/ سفرنامه‌ی
پنجاه‌ و دومین دوره‌ی
جشنواره‌ی سن‌سباستین


گفت‌وگو با بهمن قبادی
 قسمت اول
/ قسمت دوم
 قسمت آخر

گفت‌وگو با عزیزالله حمیدنژاد
 قسمت اول
قسمت دوم
 قسمت سوم

گفت‌و گو با حسین علیزاده
 قسمت اول
قسمت دوم
 قسمت سوم

گفت‌وگو با گلاب آدینه
مهمان مامان را رايگان
بازی كردم


نقطه‌چین، مهران مدیری،
 طنز، تبلیغات و غیره


کدام سینمای کودکان و نوجوانان

جیم جارموش‌ وام‌دار شهید ثالث!

تاریخچه‌ی پیدایش
 کاریکاتور روزنامه‌ای


سینماهای تهران، چهل سال پیش

فیلم‌ شناسی کامل
 سهراب شهید ثالث


ارامنه و سینمای ایران

بی‌حضور صراحی و جام

گفت‌وگو با حمید نعمت‌الله:
مگر روزنه‌ی امیدی هست؟

«شاغلام» نجیب روزگار ما

اولین مجله سینمایی افغانستان

نگاهی به چند فیلم مطرح جهان

گزارش سی‌وهشتمین دوره‌ی
 جشنواره کارلووی واری


نگاهی به فیلم پنج عصر
ساخته‌ی سمیرا مخملباف

چیزهایی از «واقعیت» و «رویا»
برای بیست سالگی ماهنامه‌ی فیلم


بایگانی:
شهريور ۱۳۹۷

۱۶ بهمن ۱۳۸۹

شماره‌ی 422 ماهنامه فیلم، ویژه بیست‌و‌نهمين جشنواره‌ی فیلم فجر

روی جلد: مهدی هاشمی، گلاب آدینه و نورا هاشم | عكس از امیر محصصی‌فر








همه‌ آن‌چه مي‌خواهيد
درباره‌ي فيلم‌ها
و 
برنامه‌هاي جشنواه‌ بدانيد





ملاحظاتی درباره‌ی بیست‌ونهمین جشنواره‌ی فیلم فجر در چشم‌انداز سینمای ایران: پدیده‌ی عجیب ارتقای كیفی در متن بحران
سینمای ایران: معرفی فیلم‌های ایرانی همه‌ی بخش‌ها: مشخصات، خلاصه داستان، گزارش تولید، یادداشت فیلم‌سازان و یادداشت‌های منتقدان درباره‌ی چند فیلم
بزرگداشت‌ها: نوشته‌هایی در بزرگداشت مسعود كیمیایی: الهه‌ی خورشید (پرویز دوایی)/ می‌كنم یاد، از یادِ رفته... (جمشید  ارجمند)/ درباره‌ی خود مسعود كیمیایی: دوستت دارم و دانم كه تویی دشمن جانم... (جهانبخش نورایی)/ همیشه رییسِ سینمای ایران (كیومرث پوراحمد)/ قیصر را ما ساخته بودیم! (احمد امینی)/ ژانری به نام مسعود كیمیایی! (محسن امیریوسفی) / آدابِ بی‌قراری (مجید برزگر)/ یك زن، یك قربانی:‌ مرد انقلابی است و زن اصلاح‌طلب (بهزاد عشقی)/ صدای كیمیایی (حمید نعمت‌الله)/ و من پولاد هستم، پسر مسعود (پولاد كیمیایی)
و مطالبی در بزرگداشت چند سینماگر دیگر: شهریار بحرانی: تكنیسین سینما/ پوران درخشنده: دشواری دوست داشتن همه/ داود رسولیان:‌ این نیز بگذرد/ مهدی فقیه: از بخت‌یاری ماست شاید/ جمشید هاشم‌پور: اسطوره در صف سیمرغ/ بیژن محتشم: چهره‌ی چهره‌ساز/ و نكوداشت محمدرضا اعلامی و منوچهر حقانی‌پرست
ویدئو/ سینما: مسابقه‌ی فیلم‌های ویدئویی ایرانی: معرفی فیلم‌ها: مشخصات و خلاصه داستان
جام جهان‌نما: مسابقه‌ی بین‌الملل: معرفی فیلم‌ها: مشخصات، خلاصه داستان و نقد
جلوه‌گاه شرق: مسابقه‌ی سینمای آسیا: معرفی فیلم‌ها: مشخصات، خلاصه داستان و نقد
جشنواره‌ی جشنواره‌ها: معرفی فیلم‌ها: مشخصات، خلاصه داستان و نقد
نمایش‌های ویژه: معرفی فیلم‌ها: مشخصات، خلاصه داستان و نقد
بازار فیلم: بررسی سیزده سال بازار فیلم درگفت‌وگو با كتایون شهابی:كاغذ بی‌جواب
سر صحنه: گریه كنی، گریه می‌كنم...: جدایی نادر از سیمین چه‌گونه فیلمی است و چه‌گونه ساخته شد؟
آن‌كه یافت می‌نشود: آهنگ‌سازان فیلم‌های امسال
این سه فیلم اول را از دست ندهید: آفریقا (هومن سیدی)، چیزهایی هست كه نمی‌دانی (فردین صاحب‌الزمانی) و مرگ كسب‌وكار من است (امیر ثقفی)
بیست سال پیش در همین ماه: نگاهی به شماره‌ی 102 ماهنامه‌ی «فیلم» (12 بهمن 1369)

همكاران این شماره: جمشید ارجمند، آرامه اعتمادی، مهدخت اكرمی، محسن امیریوسفی، احمد امینی، مجید برزگر، محسن بیگ‌آقا، كیومرث پوراحمد، فرزاد پورخوشبخت، امیر پوریا، حسین جوانی، مهرزاد دانش، پرویز دوایی، اشكان راد، محمد سلیمانی، شاهین شجری‌كهن، آنتونیا شركا، سیدرضا صائمی، جواد طوسی، آیدا عزتی، بهزاد عشقی، سمیه قاضی‌زاده، نازنین قنبری، رضا كاظمی، پولاد كیمیایی، سوفیا مسافر، حمید نعمت‌الله، جهانبخش نورایی، یاشار نورایی. صفحه‌آرایی و طراحی جلد: علی‌رضا امك‌چی

 

چشم انداز ۴۲۲


مسابقه‌ی سینمای ایران  معرفی فیلم‌ها همراه با مشخصات، خلاصه داستان، گزارش تولید، یادداشت فیلم‌سازان و یادداشت‌های منتقدان درباره‌ی چند فیلم:
آسمان محبوب (داریوش مهرجویی)/ آژانس ازدواج (محمد درمنش)/ آخرین سرقت (پدرام علیزاده)/ آقا یوسف (علی رفیعی)/ آسمان هشتم (حسن نجفی)/ آلزایمر (احمدرضا معتمدی)/ اخراجی‌ها 3 (مسعود ده‌نمكی)/ اتوبوس (محمدمهدی عسكرپور)/ آینه‌های روبه‌رو (نگار آذربایجانی)/ اخلاقتو خوب كن (مسعود اطیابی)/ ارتباط خانوادگی‌ (نادر مقدس)/ اسب حیوان نجیبی است (عبدالرضا كاهانی)/ انتهای خیابان هشتم (علیرضا امینی)/ سایه‌ی وحشت (عماد اسدی)/ این‌جا تاریك نیست (محمدرضا خاكی)/ باد و مه (محمدعلی طالبی)/ برف روی شیروانی داغ (محمدهادی كریمی)/ بهشت این‌جاست (حمید سلیمیان)/ پایان دوم (یعقوب غفاری)/ پرتقال خونی (سیروس الوند)/ پایان‌نامه (حامد كلاهداری)/ پرستوهای عاشق (فریال بهزاد)/ پرنده‌باز (عطا سلمانیان)/ دوستی از جنس آتش (امیر قوی‌دل)/ روشن، خاموش، روشن (حمیدرضا چاركچیان)/ جدایی نادر از سیمین (اصغر فرهادی)/ جرم (مسعود كیمیایی)/ جعبه‌ی سیاه 11 سپتامبر (محمدرضا اسلاملو)/ چشم (جمیل رستمی)/ چیزهایی هست كه نمی‌دانی (فردین صاحب‌الزمانی)/ خاك و آتش (مهدی صباغ‌زاده)/ خانه‌ی پدری (كیانوش عیاری)/ خیابان‌های آرام (كمال تبریزی)/ خانه امن است (ناصر رفایی)/ خیابان بیست‌وچهارم (سعید اسدی)/ دختر شاه پریون (كامران قدكچیان)/ دونده‌ی زمین/گنجینه‌ی شرق (كمال تبریزی)/ راه آبی ابریشم (محمد بزرگ‌نیا)/ زندگی با چشمان بسته (رسول صدرعاملی)/ سعادت آباد (مازیار میری)/ سنجاقك‌های بركه‌ی سبز (علی قوی‌تن)/ صدای پای امن (مهرداد خوشبخت)/ سوت پایان (نیكی كریمی)/ سیب و سلما (حبیب‌الله بهمنی)/ سیزده 59 (سامان سالور)/ 33 روز (جمال شورجه)/ شرط اول (مسعود اطیابی)/ شش نفر زیر باران (علی عطشانی)/ عروسك یلدا/پاریس تا پاریس (محمدحسین لطیفی)/ علفزار (محمدعلی طلبی)/ قصه‌ی پریا (فریدون جیرانی)/ فرزند صبح (بهروز افخمی)/ قفس طلایی (محمد زرین‌دست)/ كوچه‌ملی (مهرشاد كارخانی)/ گزارش یك جشن (ابراهیم حاتمی‌كیا)/ سهم من از زندگی (حجت‌الله سیفی)/ گلچهره (وحید موساییان)/ گلوگاه (محمدابراهیم معیری)/ گلوگاه شیطان (حمید بهمنی)/ مرگ كسب و كار من است (امیر ثقفی)/ مرهم (علیرضا داودنژاد)/ مصایب چارلی (علیرضا سعادت‌نیا)/ ملاقات (هادی مقدم‌دوست، عباس رافعی، شاپور قریب)/ مهتاب روی سكو (فیما امامی)/ ندارها (محمدرضا عرب)/ نفرین (علی توكل‌نیا)/ یكی از ما دو نفر (تهمینه میلانی)/ ورود آقایان ممنوع! (رامبد جوان)/ یه حبه قند (رضا میركریمی).  

ویدئو/سینما  مسابقه‌ی فیلم‌های ویدئویی ایرانی - معرفی فیلم‌ها همراه با مشخصات و خلاصه داستان:
اشلو (صادق پروین‌آشتیانی)/ برج آرام (مسعود اطیابی)/ به همین راحتی (محمدحسین شیرودی)/ پل (شاپور شهبازی)/ چتر سفید (جابر قاسمعلی)/ داستان‌های ناتمام دنیا (صادق پروین‌آشتیانی)/ داشتن و نداشتن (رهبر قنبری)/ دم‌زری (غلامرضا رمضانی)/ زیگ‌زاگ (مجید توكلی)/ ستاره‌ی قطبی (عبدالجبار دلدار)/ سربازان اعدام (پرویز شیخ‌طادی)/ شاه‌كلید (حسین تبریزی)/ عبور در غبار (حجت‌الله سیفی)/ عروس غریبه (محمد سلیمانی)/ عطر باغ نارنج (مسعود تكاور)/ غبار زمان (خسرو معصومی)/ فقط بیست (مسعود كرامتی)/ قصه‌ی داود و قمری (آیدا پناهنده)/ ماجون (سعیده دلیلیان)/ مسافر ارغوان (اسماعیل رحیم زاده)/ میان ماندن و رفتن (بهروز شعیبی)/ هم‌سنگار (احسان عبدی‌پور)/ آفریقا (هومن سیدی)/ عاشقانه‌ای برای سرباز وظیفه رحمت (پوریا آذربایجانی)

جام جهان‌نما  مسابقه‌ی بین‌الملل - معرفی فیلم‌ها همراه با مشخصات، خلاصه داستان و نقد:
خیابان آربور (كلایو بارنارد)/ سیاه‌ها (گوران دِویچ)/ شمشیرهای خونین (لی جون-ایك)/ سفر هارو (ماساهیرو كوبایاشی)/ داستان بی‌بی‌نور (یوری فتینگ)/ عسل (سمیح كاپلان‌اوغلو)/ چه‌گونه تابستان را گذراندم (الكسی پوپوگربسكی)/ قاضی (جیه لیو)/ لولا (بریانته مندوزا)/ چهره‌ی جنگجو در جوانی (كنستانتین پوپسكو)/ پسر بابل (محمد الدراجی). در این بخش، سه فیلم ایرانی هم با سایر فیلم‌ها رقابت می‌كنند: آسمان محبوب (داریوش مهرجویی)/ 33 روز (جمال شورجه)/ آینه‌های روبه‌رو (نگار آذربایجانی)

جلوه‌گاه شرق مسابقه‌ی سینمای آسیا - معرفی فیلم‌ها همراه با مشخصات، خلاصه داستان و نقد:
71- درون آتش (جان اچ. لی)/ گروگان‌گیر تصادفی (هیدئو ساساكی)/ عقربه‌ی ساعت (خلیفه المریخی)/ در اعماق ابرها (لیو جی)/ جنایت و حضور ذهن (تام والر)/ مادر مغولی من (نینگ كای)/ دهكده‌ی یك‌نفره (سیمون ال هبره)/ برنامه‌ی زنده از دهكده‌ی پیپلی (انوشا ریزوی، محمود فروغی)/ راه‌آهن (یوشیناری نیشی‌كوری)/ سرگردان (آكان ساتایف)/ داستان توكیو (یوجی‌یامادا). در این بخش، سه فیلم ایرانی هم با سایر فیلم‌ها رقابت می‌كنند: آلزایمر (احمدرضا معتمدی)/ راه آبی ابریشم (محمد بزرگ‌نیا)/ گلچهره (وحید موساییان)

جشنواره‌ی جشنواره‌ها  معرفی فیلم‌ها همراه با مشخصات، خلاصه داستان و نقد:
الاغ پیر (لی رویجون)/ بنگاه رهنی (میلو سوگوئه‌كو)/ پلیس، صفت (كورنلیو پورونبویو)/ جست‌وجو (پما تسدن)/ برهنه تا شب (حسین شاهین كربلایی‌طاهر)/ گنجشك (یوری شیلر)/ حاوی (ابراهیم ال‌بتوت)/ مرد گم‌شده (آنا فنچنكو)/ مرد اصیل (هانس پتر مولند)

نمایش‌های ویژه معرفی فیلم‌ها همراه با مشخصات، خلاصه داستان و نقد:
نغمه‌های شاعران (ساندر فرانكن)/ جنگ، عشق، خدا و جنون (محمد الدراجی)/ آخرین روزهای شیشمارف (یان لوتر)/ آخرین فیلم‌نامه: یادبود لوییس بونوئل (گیزكا اورستی، خاویر اسپادا)/ به دنبال اریك (كن لوچ)/ پوشكاش، ستاره‌ی فوتبال مجارستان (تاماس آلماسی)/ سالومون كِین (مایكل جی. بَسِت)/ خودروهای انقلاب (تولگا اورنِك)/ منطقه‌ی نبرد (وانو بوردولی)/ یك اتاق و نصفی (آندری خرژانوفسكی)


نوشته‌هایی در بزرگداشت مسعود كیمیایی

الهه‌ی خورشید

پرویز دوایی: مسعود جان گرامی كیمیا، به ما گفتند كه قرار است جمعی با مجموعه نوشته‌هایی در یادآوری از شما شركت كنند، كه گفتیم ما هم بیاییم و آن عقب‌های تالار در تاریكی‌ها بایستیم و برای آقایی كف بزنیم، كه در كاری بسیار فرساینده (و شاید فرساینده‌ترین كار بعد از كارگر معدن زغال‌سنگ!) این همه دوام آورده و هنوز هم - بزنم به تخته - فعال است، و در این راه مقداری دست تشویق بر سرش كشیده شده و البته كلی هم مشت تقبیح بر كمرش كوبیده‌اند، كه چرا این قهرمان هالتر به اندازه‌ی ركورد بیست سالگی‌اش وزنه برنمی‌دارد، و چرا ده تا تیر را در هر نوبت مرتب به خال سیاه نمی‌زند، كه این‌ها البته همه جزو به وسط چنین گود پرتماشاگری آمدن است، و یك بار كه شما گله كردی از آزار تقبیح‌ها جسارتاً عرض كردم كه همه‌ی بزرگان، حتی پیامبران هم معارض داشته‌اند، و اتفاقاً شاید بد نباشد این تذكارهای ناخوشایند، تا آدم آن تعریف و تشویق‌ها را خیلی زیاد به ریش نگیرد...

دوستت دارم و دانم که تویی دشمن جانم...

جهانبخش نورایی: می‌گویند کیمیایی عاشق بی‌قرار پرویز دوایی است و او را اسطوره‌ی نقد فیلم می‌داند. یک دوایی می‌گوید هزار دوایی از دهانش بیرون می‌ریزد. اما در تنها مراسمی که برای بزرگداشت دوایی بعد از چهل سال برپا می‌شود، به رغم قول و قراری که می‌گذارد، شرکت نمی‌کند و توسط طوسی به مجری مجلس پیغام می‌دهد که فشارش روی 19 افتاده و غیبت موجه دارد (خرده‌گیران به طنز و طعنه می‌افزایند احتمالاً در حالت نرمال فشار خون کیمیایی روی 50 است که وقتی پایین می‌افتد به 19 می‌رسد). عیب‌جویان در ادامه می‌افزایند که بدقولی استاد همین یک مورد نیست. بعد از دوایی، کیمیایی بیش‌ترین دلدادگی را به احمدرضا احمدی از خود نشان می‌دهد كه رفیق دوران جوانی و گرمابه و گلستان یکدیگر بوده‌اند. ماه پیش در مراسم بزرگداشت احمدی در خانه‌ی هنرمندان قرار بود کیمیایی برای جمعیت درباره‌ی این شاعر شیرین‌سخن صحبت کند. اما تصادفاً با ورود جعفر پناهی به محفل، آن فشار لعنتی یک بار دیگر وسط شلوغی و همهمه پایین می‌افتد و کیمیایی به‌ناچار صحنه را به‌سرعت ترک می‌کند که هوایی بخورد و خود را به شفاخانه برساند. سخن‌رانی او هم منتفی می‌شود. معترضان گلایه می‌کنند که بیرون رفتن کیمیایی از مجلس و سخن‌رانی نكردن او درست نبوده است. در پاسخ، واقعاً مانده‌ام که که این بدگویان تا کی قرار است در زوایای احوالات شخصی دیگران سرک بکشند و برای آن‌که عقده‌ی خودخواهی‌شان ارضا شود حتی خطر مرگ خاموش یک هم‌نوع را در نتیجه‌ی نوسانات فشار (چه خیلی بالا چه خیلی پایین) به چشم خود ببینند اما اجازه‌ی اندیشیدن و یافتن تدبیر مناسب را برای حفظ حیات - که خاصیت و حق هر جنبنده‌ای‌ست - به او ندهند. طرف را خطر جانی تهدید می‌کند و آن وقت شما انتظار دارید دست از جان بشوید و راحت برود آن بالا سخن‌رانی کند؟ تردید ندارم که این گونه آدمیان کنارگودنشین به بیراهه می‌روند. حقا که لایعلمون.

می‌كنم یاد، از یادِ رفته...
جمشید ارجمند: در فارسی خودمان اصطلاحی داریم، «رفیق چهل ساله»، یعنی كسی كه چهل سال است با او رفیقیم، نه كسی كه رفیق‌مان است و چهل سالش است. من با مسعود كیمیایی رفیق چهل ساله به معنای اولی هستم. یعنی چهل سال است كه رفیقیم. البته كمی بیش از چهل سال، یعنی 42 سال؛ از سرِ فیلم قیصر. خودم هم دو سال از او بزرگ‌ترم. من متولد 1318 هستم و او زاده‌ی 1320. هر دومان بچه‌ی جنگیم. اما راستش را بخواهید اصلاً یادم نیست چه وقتی و چه‌طور با هم رفیق شدیم. حدس می‌زنم سر همین فیلم قیصر بوده. ما دست‌به‌قلم‌های آن زمان نه یك فیلم ایرانی درست‌وحسابی دیده بودیم و نه انتظارش را هم داشتیم كه چنین فیلمی از زیر دست یك بچه‌ی كوچه‌ی آبشار دربیاید. من آن‌ وقت‌ها خیلی حرص می‌خوردم (حالا هم می‌خورم منتها سر چیزهایی غیر از بهانه‌های آن سال‌ها). آن زمان جبهه‌ای كه با فیلم قیصر گشوده شد دو سمت داشت، یكی ضد قیصر و دیگری طرف‌دار قیصر. هر دو هم در حرف و سخن‌شان یك جوری تظاهر دیده می‌شد. به قیصر فحش بده تا روشنفكر باشی. تعریف قیصر را بكن تا مردمی و دل‌نشین باشی. اما كم‌تر كسی بود كه قیصر را كه از دست یك جوان بیست‌وهفت‌هشت ساله درآمده بود منصفانه بنگرد. من هنوز كه هنوز است به یك سینماشناس كه رفیق واقعی‌ام است حساب پس می‌دهم كه چرا به‌موقعش، ابراهیم گلستان و فرخ غفاری و مثل آن‌ها را كه انگشت‌شمار هم بودند تأیید نكردم و همه‌ی زور نداری‌ام را گذاشتم سر مسعود كیمیایی.

همیشه‌رییس سینمای ایران
کیومرث پوراحمد:
درجشن خانه‌ی سینما که اتوبوس شب را داشتم، احتمال می‌دادم که فیلم جوایزی بگیرد. به منوچهرشاهسواری گفتم: «اگه قراره من جایزه بگیرم خواهش می‌کنم ترتیبی بده کیمیایی جایزه‌ی منو بده!» لابد شاهسواری متوجه شد که آن‌جا می‌خواهم درباره‌ی کیمیایی حرف بزنم. نمی‌دانم درخواست من، برگزارکنندگان جشن را متوجه کیمیایی کرد یا خودشان هم از پیش حواس‌شان بود. به هر حال پیش از این‌که کیمیایی را برای اهدای جایزه‌ی من فرابخوانند کلیپ زیبایی نشان دادند در بزرگداشت کیمیایی. وقتی رفتم روی صحنه، در ستایش کیمیایی او را (که فیلم رییس را داشت آن سال) «همشه‌رییس سینمای ایران» نامیدم و گفتم: «وقتی جوان بودیم خجالت می‌کشیدیم از سینمایی که داریم؛ تا این‌که قیصر آمد و ما سربلند شدیم و فهمیدیم که ما هم می‌توانیم فیلم بسازیم. فیلم سینمایی ایرانی و نه فیلمفارسی که تصاویر متحرکی بود و از ایرانی بودن فقط زبان فارسی‌اش را داشت، بدون هیچ هویت ایرانی. کیمیایی در جوانی ما بذر نهالی را در ذهن و قلب ما نشاند؛ بذری که بارور شد و شد موج نوی سینمای ایران، ادامه‌ی بعد انقلابش هم شد سینمای نوین ایران.

«قیصر» را ما ساخته بودیم!
احمد امینی:
آن سال‌ها با سیروس الوند تازه آشنا شده بودم (به واسطه‌ی پسرعمه‌ی نازنین ازدست‌رفته‌اش شه‌منش ارجمند كه راستش یادم نیست چه‌جوری و كجا او را شناختیم و او ما را با سیروس آشنا كرد كه زودتر از ما شروع كرده بود به نوشتن در مطبوعات سینمایی كه ما از حسادت‌مان می‌گفتیم كه حتماً دایی‌اش عباس پهلوان برایش پارتی‌بازی كرده، كه البته فقط حسادت می‌كردیم و سیروس، هم مایه‌اش را داشت و هم قلمش را و حتماً هم از ما زرنگ‌تر و تیزتر بود. سیروس به‌ واسطه‌ی همین روابط، با كیمیایی رفیق هم شده بود و به‌ واسطه‌ی همین رفاقت از او درباره‌ی نوشته‌ام شنید كه «این نقد نبود، مثل این بود كه كسی برایم نامه‌ای خصوصی نوشته»، و این شنیده را برای من نقل كرد و همین باعث شد كه دوسه بار دیگر بروم و قیصر را ببینم! الان كه فكر می‌كنم، می‌بینم واقعیت این است كه در آن سال‌ها به دلیل همه‌ی این ماجراها، ما یك جورایی فیلم قیصر را مال خودمان می‌دانستیم.

یك زن، یك قربانی: مرد انقلابی است و زن اصلاح‌طلب
بهزاد عشقی:
عشق از مهرورزی می‌آید و دقیقاً ضدانتقام است و در عجبم چه‌گونه طوسی گرامی به تركیب عجیب عشق و قصاص رسیده است. البته عشق‌هایی كه به ناكامی كشیده می شود، ممكن است كه عاشق سرگشته را به انتقام‌جویی وادارند، اما در آن صورت آن فرد دیگر عاشق نیست و موجود انتقام‌جویی است كه نفرت تمام وجودش را پر كرده است. پس این تركیب متناقض‌نما چیست؟ طوسی خود عاشق است و همه‌ جا رخ یار را می‌بیند و در همه جا انگار باید سهمی هم برای كیمیایی در نظر بگیرد. بنابراین وقتی در معرض این پرسش قرار می‌گیرد كه عشق چه جایگاهی در سینمای ایران دارد، پاسخ را در سینمای كیمیایی، كه به ‌طور غالب سینمایی خشونت‌ورز و بدون عشق است، سراغ می‌گیرد.

من پولاد هستم، پسر مسعود
پولاد كیمیایی: در سال‌های دور كه كودكی بودم در غربت، گاهی به جای خالی پدر می‌نگریستم كه در كنج سالن كوچك خانه‌ی ما بود. در آن سال‌ها من و مادرم تنها در غربت زندگی می‌كردیم. مانند خیلی از ایرانی‌ها ما هم دچار سردرگمی‌ای شده بودیم كه آن توفان مهاجرت را بر ما تحمیل كرده بود. در آن كنج، جای خواب پدر بود... پدرم مسعود كیمیایی. درست كنار پیانوی الكتریكی كوچكی جا داشت، كه تنها بارِ یادگار سال‌های موسیقی مادرم بود. یك تشك یك‌نفره هم آن‌جا بود و كه كنارش چند كتاب خاك‌خورده. روی كتاب‌ها خودنویسی را می‌دیدم كه كنار عینكش در این سال‌های بی‌او جوهرش خشكیده بود. به دیوار چند پوستر فیلم چسبیده بود كه من گاهی به آن‌ها خیره می‌شدم. وقتی كه از مدرسه برمی‌گشتم یا بعضی شب‌ها چشمم به آن‌ها می‌خورد. مردهایی با صورت‌های زخم‌خورده و خونی، كه یا چاقو به دست داشتند یا اسلحه. در آن روزها هنوز نقاشان صورت قهرمانان فیلم‌ها را روی پوستر می‌كشیدند.

2 لینک این مطلب


صفحه اصلی  وبلاگ مسعود مهرابی نمایشگاه کتاب‌ها تماس

© Copyright 2004, Massoud Merabi. All rights reserved.
Powered by ASP-Rider PRO